داستان یک ماسک: به بهانه آنونیموس
این ماسک را شاید همه شما بشناسید، ماسک گروه آنونیموس. ولی بعید است عده زیادی بدانند که تاریخچهٔ این نقاب جذاب چیست و از کجا آمده. بنابراین پیش از آنکه به خودِ آنونیموس و فعالیت های آنها در زمینه هک بپردازیم، در بخش اول از این مقاله سه بخشی، داستان جذاب شکلگیری این ماسک -به شکلی که امروزه میشناسیم- را برای شما تعریف میکنیم.
گای فوکس
حدس میزنم ۹۹ درصد از شما تا به این لحظه حتی نام گای فوکس (Guy Fawkes) را هم نشنیدهاید و حتماً از خودتان میپرسید که این آدم هر کسی که هست، چه ربطی به ماسک آنونیموس دارد!؟ بسیار خوب، اجازه دهید «داستان یک ماسک» را از همینجا آغاز کنیم.
«گای فوکس» متولد 1570 و متوفی به سال 1606 میلادی بود. او این نام را حین خدمت در لشگر اسپانیا برای تصرف ممالک سُفلی (مناطقی که امروزه شامل بلژیک، هلند، لوکزامبورگ، شمال فرانسه و غرب آلمان میشود) برگزید.
فوکس متولد و بزرگشدهٔ یورک در انگلستان بود. پدرش را در هشت سالگی از دست داد و مادرش با یک متمرد کاتولیک ازدواج کرد. فوکس نیز بعدها به مذهب کاتولیک گروید و جزیره بریتانیا را به مقصد اروپا ترک کرد، جایی که هشت سال در سپاه اسپانیای کاتولیک با تحولخواهان پروتستان در آلمان جنگید. سفر او به اسپانیا در طلب پشتیبانی برای انقلابیون کاتولیک در انگلستان بود که البته به نتیجه نرسید. او سپس با توماس وینتور (Thomas Wintour) آشنا شد و با وی به جزیره برگشت.
توماس وینتور، مرد قصهٔ ما را به رابرت کتسبی (Robert Catesby) معرفی کرد که در حال کشیدن نقشه برای قتل «جیمز اول» پادشاه پروتستانِ بریتانیا و سپس بر تخت نشاندن دختر او به عنوان یک جانشین کاتولیک بود. 13 توطئهگر برای محقق کردن نقشه خود، راه دسترسی به یک اتاقک را که درست در زیر مجلس اعیان بود فراهم آوردند و دست روزگار فوکس را مسئول مستقیم بشکههای باروتی کرد که در آنجا انبار شده بود. روز موعود برای انفجار بزرگ، 5 نوامبر یعنی روز بازگشایی پارلمان (مجلس اعیان) انتخاب شده بود.
در حالی که ساعات به کندی میگذشتند، نیروهای حکومتی پس از وصول یک نامهٔ ناشناس به تفتیش قصرِ وستمینیستر پرداختند و در ساعات آغازینِ 5 نوامبر، فوکس را در حال نگهبانی از مواد منفجره یافتند. در طول چند روز بعد، او را مورد بازپرسی و شکنجههای سخت قرار دادند تا اینکه سرانجام بعد از دو روز، مقاومتش در هم شکست. او در 31 ژانویه درست قبل از اینکه حلقه دار به گردنش آویخته شود، از سکوی اعدام به پایین پرید و گردنش شکست. با این حال برای پایان دادن به تقلا و دردش، اعدام طبق برنامه انجام گرفت.
فوکس بعد از مرگش
با وجود اینکه فوکس فقط یکی از 13 دست اندر کار این نقشه -که نقاشی 8 تن از آنان را در بالا میبینید- بود، ولی نامش با «توطئه باروت» مترادف شد. بین سالهای 1605 تا 1859، هر ساله روز 5 نوامبر به عنوان یک روز شکرگزاری رسمی و با نام «روز فرخندهٔ رستگاری» در انگلستان جشن گرفته میشد و تمثال فوکس بر روی یک آتش بزرگ سوزانده میشد. شاید سوزاندن عروسک چهرههای منفور سیاسی که در دوره معاصر نیز دیده میشود، ریشه در همین رسم داشته باشد.
از سال 1650 به جای آتش، از آتشبازی و فشفشه در این شب استفاده میشد. در بریتانیا به 5 نوامبر، «شب گای فوکس»، «شب توطئه» و «شب آتشبازی» نیز گفته میشد. جالب است بدانید پس از تغییر مذهب «جیمز دوّم» شاه بریتانیا و کاتولیک شدن او در سال 1673، تمثال او نیز بر آتش سوزانده شد و در دهههای بعدی افراد دیگری نیز هدف این کار قرار گفتند؛ از جمله چندین پاپ. و حتی در قرن اخیر عروسک بانوی آهنین، مارگارت تاچر نیز در آتش سوزانیده شد.
در سدهٔ 19 میلادی (1900-1800) کمکم شمایل «گای» راه خودش را به فرهنگ عامه باز کرد. بچهها با استفاده از لباسهای مندرس، روزنامهها و البته یک «ماسک» عروسکِ او را درست میکردند و در شهر میگرداندند.
«گای» در سدهٔ 19، اصطلاحی تحقیرآمیز بود که بیشتر به آدمهایی با لباسهای عجیبوغریب اطلاق میشد. ولی در فرهنگ امریکایی این واژه مفهوم تحقیرآمیزش را از دست داد و به طور عادی به افراد مذکر اطلاق میشود. حتماً بارها در فیلمهای زبان اصلی واژه Guy به گوش تان خورده که معادلهای مناسبش در فارسی -بسته به موقعیت- «رفیق» یا «یارو» میشود.
اما همچنان که مفهوم واژه «گای» تغییر پیدا کرد، «گای فوکس» هم به تدریج از یک چهره منفی به چهرهای بدل شد که مردم عادی و کمکم معترضین اجتماعی با او همذاتپنداری میکردند. بزرگترین کمک به این تغییر چهره را باید رمان «گای فوکس؛ توطئه باروت» نوشته ویلیام هریسون اِینسورث (William Harrison Ainsworth) به سال 1841 دانست. این درام تاریخی، فوکس را چنان تصویر کرد که حس همدردی عمومی را بر انگیخت و او را در چشم مردم عادی به یک شخصیت تاریخیِ مقبول تبدیل کرد. سپس در ادامه این جریان، او در کتابهای کودکان و داستانهای کوتاه عامیانه، تبدیل به یک «قهرمان عملگرا» شد. در کتاب «روزهای کودکی فوکس؛ توطئهگران لندنِ قدیم» منتشره به سال 1905، از فوکس به عنوان «تنها مرد تاریخ که با نیتی صادقانه وارد پارلمان بریتانیا گردید» نام برده شده.
حلقهٔ آخر: یک کمیک استریپ و جادوی سینما
کمیکاستریپ «V for Vendetta» مجموعهای در 10 شماره است که توسط «آلن مور» (عکس بالا، چپ) نوشته شده و اکثر تصاویر آن توسط «دیوید لُوید» (عکس بالا، راست) طراحی گردیده و بین سالهای 1982 تا 1989 منتشر شده است. داستان آن در فضایی ضد آرمانشهری و در لندنِ دهههای 1980 و 1990 رخ میدهد و شخصیت اولش کسی نیست جز «آقای وی» که ماسکی شبیه چهره «گای فوکس» را بر چهره میزند.
داستان به فضای خفقانآور پس از یک جنگ اتمی که کره زمین را به مرز نابودی کشانده میپردازد و اینجا است که «آقای وی» وارد میشود تا یک بیداری عمومی در بریتانیا به وجود آورد. او که از قربانیان یک آزمایش سری و ضدبشری توسط حزب حاکم است، پس از رهایی، با زدن این ماسک بر صورت، مسببان این جنایت را به سزای اعمالشان میرساند و با انفجار مجلس اعیان، کار ناتمام «گای فوکس» را تمام میکند.
در سال 2006 فیلمی نیز با همین نام راهی پردهٔ سینما شد. البته فیلم V for Vendetta قرار بود روز جمعه 4 نوامبر 2005 اکران شود، یعنی درست یک روز قبل از چهارصدمین سالگرد "توطئه باروت". ولی اکرانش به تعویق افتاد و در 17 مارس 2006 روی پرده رفت. آلن مور که پیشتر از بابت برگردان سینمایی دو اثرش (از جهنم، و انجمن نجیبزادگان عجیب) سرخورده شده بود، از دیدن فیلم امتناع کرد و از آن فاصله گرفت. ولی فیلم نقدهای بسیار مثبتی دریافت کرد و چنانکه در ادامه خواهید خواند، ماسک «آقای وی» الهامبخش مردم اروپا و امریکا برای اعتراضاتشان نیز شد.
تولد آنونیموس
مهمترین موردی که میتوان پس از معروف شدن V for Vendetta به آن اشاره کرد، تبدیل شدن ماسک «آقای وی» به نماد اعضای گروه آنونیموس است.
فعالانِ این گروه اینترنتی، از ماسکهای «گای فوکس» برای حضور در تجمعات عمومی استفاده کردند و به زودی نامشان با تصویر آن گره خورد. بعدها این ماسک در جنبش تسخیر والاستریت نیز به چشم خورد. «دیوید لُوید» خالق این ماسک به شکلی که امروزه میشناسیم، جمله مشهوری دارد: «ماسکِ گای فوکس امروزه بدل به یک نماد عمومی و یک پلاکارد مناسب شده و من خوشحالم که مردم را با آن میبینم. کاملاً منحصر به فرد است، یک نماد برای فرهنگ عمومی.»
استفاده از این ماسک در تظاهرات سال 2008 مقابل کلیسای ساینتولوژی لندن، باعث شد که «آلن مور» هم به سخن بیاید و ضمن حضور در آنجا و گفتگو با اعضای آنونیموس، این اتفاق را مایهٔ خشنودی بداند.
در سال 2009 نیز، تظاهرکنندگان لندنی در اعتراض به رسوایی مالی اعضای پارلمان انگلیس در استفاده از بودجه عمومی برای مقاصد شخصی، با ماسکها و لباسهای «آقای وی» بیرون پارلمان تجمع کردند و یک بشکه باروت نمادین نیز در آنجا قرار دادند. به گزارش Time، ماسک «آقای وی» در سال 2011 جزو اقلام پرفروش سایت آمازون بوده و صدها هزار عدد از آن به فروش رسیده است.
(این داستان ادامه دارد... آنچه در قسمت دوّم خواهید خواند: شکلگیری آنونیموس و برخی از عملیاتهایش)
- ۹۲/۰۷/۰۴