نامه سرگشاده جنبش دانشجویی حیا خطاب به ریاست محترم سازمان صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران
http://www.hayauni.ir/dashbord/1393/02/22/index.html:id=1454
بسم الله الرحمن الرحیم
امام محمد باقر علیه السلام:
چه بسا اشخاصی که از بس خوبی شان را گفتند و مدح شان نمودند، فریب خوردند [و فاسد شدند] و چه بسا افرادی که چون از عیب شان چشم پوشی شد [و مورد انتقاد قرار نگرفتند]، مغرور شدند.
بحارالانوار، چاپ بیروت، ج 75، ص 139
امام خمینی رضوان الله تعالی علیه:
نباید ما ها گمان کنیم که هر چه می گوییم و می کنیم, کسی را حق اشکال نیست. اشکال, بلکه تخطئه, یک هدیه الهی است برای رشد انسانها.
صحیفه نور، جلد 20 – صفحه 170
امام خامنه ای مدظله العالی:
امر به معروف و نهی از منکر حوزه های گوناگونی دارد که باز مهم ترینش حوزه مسئولان است ؛ یعنی شما باید ما را به معروف امر ، و از منکر نهی کنید. مردم باید از مسئولان ، کار خوب را بخواهند.
بیانات مقام معظم رهبری در خطبه های نماز جمعه تهران- 25/9/79
جناب آقای عزت الله ضرغامی
ریاست محترم سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
مشکلاتی که امروز در حوزه های مختلف از جمله فرهنگ شاهد آن هستیم آنقدر جان سوز و غیر قابل تحمل است که سخن گفتن درباره آن شکیبایی مضاعفی را می طلبد. پس لازم است همه ی مسئولان محترم و مدیران کشور از جمله مسئولان سازمان صدا و سیما بدانند، مسائلی که مردم ایران را در مورد برخی اتفاقات دلواپس می کند، بسیار فرا تر از آن چیزی است که در این نامه و امثال آن می خوانید و اگر لطافتی در سطور آن می بینید فقط و فقط به دلیل علاقه ی قلبی این ملت به نظام اسلامی و رهبری عزیز است و ترس از آنکه نا اهلان و نا محرمان این خاک ذره ای از آن سوء استفاده کنند.
روندی که امروز در سطوح مختلف مقامات کشور گاه و بیگاه ، نگاه های نگران مردم را به خود جلب می کند، بی توجهی نسبت به خواست و دیدگاه هایشان در خصوص مسائلی است که با زندگی آن ها گره خورده است.
اتفاقی که نمونه ی آن را چند روز پیش در پی درخواست آحاد و اقشار مختلف مردم برای حضوری انتقادآمیز در مقابل وزارت کشور از سوی مدیرانی که با اتکاء به رأی همین مردم، در جایگاه فعلی خود قرار گرفته اند شاهد بودیم، اتفاقی تلخ و منافی شأن مقامات نظام اسلامی است. عدم صدور مجوز برای نقد عملکرد وزارت کشور در حوزه ی قانون عفاف و حجاب که انتقادی به حق است را نامی جز بستن دهان منتقدان شایسته نیست.
امروز اما روند فراگیر شدن این روحیه ی خطرناک در نهادی دیده می شود که ریاست آن به صورت دوره ای از سوی رهبری عزیز ایران اسلامی منصوب می شود. رهبری که همیشه خود را در معرض نقد منتقدین قرار داده و با روی گشاده نظرات و انتقادات را می شنود و دیگران را به نقد عملکرد خود دعوت می نماید.
بر هیچ یک از ناظران و تماشاگران شبکه های صدا و سیما پوشیده نیست که رویکرد این سازمان نسبت به انتقادات، بسیار منفعلانه بوده و هر از گاهی مجریان برنامه های مختلف، بی آنکه توجهی به محتوای نقدهای مطروحه داشته باشند، بی محابا خود را مکلف به تکذیب نظرات منتقدان می دانند. تا آن جا که مجریان و برنامه سازانی که از این دفاع بی منطق سرباز زنند با مجازات هایی از قبیل کنار گذاشته شدن از آن برنامه و حتی تعطیلی برنامه ی خود مواجه می شوند.
جناب آقای ضرغامی؛
بگذارید با زبانی ساده تر و دانشجویی تر با هم گفتگو کنیم؛ سازمان متبوع شما بسیار بزرگ است. بسیار بزرگ تر از تصورات ما دانشجویان و طلبه ها و مردمی که بزرگ ترین خانه هایمان کوچک تر از اتاق های خانه های مجلل سریال های شماست. آنقدر بزرگ که هر کدام از درب هایش در یکی از خیابان ها و بزرگراه های تهران بزرگ قرار دارد. آنقدر بزرگ که حتی نمی توان تعداد مجریان فراری از آن به سوی رسانه های بیگانه را برشمرد. آنقدر که حتی صراحت قانون را نیز زیر سوال می برد. آنقدر که حتی حاضر است در مقابل فرمایشات صریح مقام عظمای ولایت فقیه هم بایستد. آیا بیانات سال 83 مقام معظم رهبری در بیان مصادیقی از جمله تجدید نظر در مورد مسابقات تلویزیونی با جوایز میلیونی را فراموش کرده اید؟ آیا لازم نیست گاهی نگاهی به قوانینی که بعضا شما را از پخش تبلیغات بازرگانی در بین برنامه های کودک منع می کند بیاندازید؟ آری! سازمان شما خیلی بزرگ است...
اما خوب است بدانید، و لازم است بدانید؛ این بزرگی ها، یا بهتر است بگوییم بزرگ نمایی ها، در چشم مردمی که دوست دارند هر روز بنشینند و چشم در چشمان مهربان روحانیان برخواسته از محله ها و مساجد خودشان بدوزند و مسیر سخت زندگی را به سمت خدا، با چراغ های روشن آن ها بپیمایند، حتی از قد و قواره ی کارگردان های کوچکی که مشکلات مالی خود را با تبلیغ ماکارونی در بین برنامه ای که کودکان معصوم ما تمام هفته را برای دیدنش چشم انتظارند رفع می کند هم کوچک تر است.
رییس محترم رسانه ی ملی؛
روزها ی مدیریت شما بر رسانه ای که از اول تا آخرش مال مردم این سرزمین است، با خاطرات زیادی از جنس انتقاد ناپذیری همراه شد و این اقدام غلط اخیر مهر تاییدی بر این نوع عملکرد شما در گذشته بود.
عملکردی که گاه در تقابل با نظرات رهبر عزیزمان بود و گاهی در تقابل با قانون. اما شما و برخی مدیران تحت امرتان نخواستید آن ها را ببینید و حتی تاب نداشتید که این مشکلات دیده شوند.
برکناری یک تهیه کننده ی دلسوز و آمر به معروف و عصبانی شدن از انتقادات دلسوزانه و مبتنی بر اسناد قانونی از سوی یک روحانی مردمی و منادی امر به معروف و نهی از منکر هرچند دردی را از مدیران شما و سازمانتان دوا نمی کند، اما تردیدی را که برخی از آحاد جامعه ی دینی ایران اسلامی داشتند، برطرف ساخت و از اولویت جایگاه ها بر ارزش ها در تفکر مدیریتی شما آگاه کرد.
امیدواریم انتقادات مطرح شده در این نامه را که فقط و فقط از سر دلسوزی بود، برای مسئولیت های احتمالی که در آینده خواهید داشت به خاطر بسپارید تا به فضل الهی به ویژگی های مدیر طراز نظام اسلامی که مد نظر رهبر عزیزمان است نزدیک شوید.
والسلام علی من اتبع الهدی
- ۹۳/۰۲/۲۳