زکات علم

زَکاةُ العِلمِ أن تُعَلِّمَهُ عِبادَ اللّه‏ِ امام باقر (ع)
زکات علم

مطالبی در زمینه کامپیوتر و علاقه مندی های شخصی من مطالب این وبلاگ غالبا مطالبی ست که در جای جای اینترنت کتاب یا دانشته های شخصی خودم می باشد که به عنوان مرجعی برای رجوع دوباره در اینجا جمع آوری شده اند .
ehsunitd.ir personal website

پیوندها

۵۲ مطلب با موضوع «linux» ثبت شده است

● RAID چیست؟
کوتاه شده عبارت Redundant Array of Inexpensive Disks میباشد و کار آن ایجاد یک واحد از مجموع چند هارد دیسک میباشد. در واقع با قرار دادن چند هارد دیسک در کنار هم و پیاده سازی RAID همه هارد دیسکهای ما به یک واحد تبدیل میشوند و سیستم همه آنها را فقط به عنوان یک منبع واحد میبیند که بسته به اینکه چه سطحی از RAID پیاده سازی شده باشد میتواند باعث افزایش کارایی و یا امنیت اطلاعات و یا تلفیقی از این دو شود.
پیاده سازی RAID همچون بسیاری دیگر از تکنولوژی ها هم بصورت سخت افزاری و هم نرم افزاری امکان پذیر است که مسلماً مدل سخت افزاری دارای سرعت و پایداری بیشتری است و مدل نرم افزاری فقط در شرایطی پیشنهاد میشود که با کمبود امکانات و بودجه مواجه هستیم و یا اینکه قرار است بر روی یک سیستم پشتیبان و نه مادر پیاده سازی شود. همیشه با این مساله مخالف بوده ام که سیستمی را که در آن از تکنولوژی RAID استفاده نشده است را یک سرویس دهنده بنامم و به همین دلیل همیشه سعی کردم مشتری را به پیاده سازی حداقل، که همانا پیاده سازی RAID به روش نرم افزاری است قانع کنم. خوشبختانه همزمان با گسترش فرهنگ استفاده از سیستمها در بین مدیران و صاحبان مشاغل و اهمیت اطلاعات و حفظ آن برای این گروه، هزینه پیاده سازی RAID به کمک پیشرفت تکنولوژی روز به روز ارزانتر میشود و هم اکنون با توسعه بیش از پیش این تکنولوژی و کشیده شدن آن به دایره دیسکهای با تکنولوژی ATA حتی شاهد درخواست پیاده سازی این تکنولوژی بر روی سیستمهای رومیزی هستیم! اما فارغ از اینکه RAID بصورت نرم افزاری و یا سخت افزاری پیاده سازی میشود و یا نیاز ما استفاده از هارد دیسکهای SCSI و یا ATA است، تکنولوژی RAID دارای سطوح گوناگون است که در ادامه به ذکر عمده ترین آنها میپردازم:
● RAID۰
ذخیره سازی روی چند دیسک بدون کنترل خطا مزایا و مشخصات : - داده ها به بلوکهایی تبدیل می شوند و هر بلوک در هارد دیسک مجزا ذخیره می شود. - باعث بالا رفتن کارایی سیستم I/O می گردد چرا که بار ترافیکی نقل و انتقالات بین چندین کانال مجزا تقسیم می شود. - بالارفتن کارایی بدلیل وجود کنترلرهای مختلفی که عمل کنترل ترافیک را به عهده می گیرند (افزایش سرعت) - طراحی بسیار ساده ( زیرا مدار محاسبه Parity وجود ندارد ) - عدم پرداختن به محاسبات مربوطه به Parity وکنترل خطا (افزایش سرعت به دلیل عدم پرداختن به محاسبات مربوط به Parity ) معایب : - عدم استفاده از Parity .(هیچ گونه کد تشخیص و تصحیح خطا در این نوع RAID وجود ندارد ). - از کار افتادن یک درایو باعث از دست رفتن کلیه اطلاعات خواهد شد. - عدم کارایی در محیطهای حساس به حفظ داده ها موارد استفاده : - میکس و پردازش تصاویر ویدیویی (میکس و مونتاژ ). - واژه پردازی (نرم افزارهای تایپ و... ) - کارهایی که نیاز به سرعت بالا دارد.
● RAID۱
Backup گیری همزمان داده ها به منظور Mirroring و Duplexing Mirroningکپی برداری هم زمان روی دو درایو Duplexing : زمانی است که یکی از درایوها دچار مشکل شود و درایو سالمی را جایگزین نماییم سپس داده ها را روی درایو سالم کپی کنیم . مزایا و مشخصات : -هنگام سیکل نوشتن , گویی اطلاعات روی یک دیسک نوشته می شود (در صورتیکه عملأ بر روی دو دیسک نوشته می شود . مانند RAID۰ ) ولی عمل خواندن , ازهر دودیسک انجام می شود ( کاهش ترافیک گذرگاه - نوشتن بر روی هر دو دیسک ولی خواندن مجزا ) - قابلیت برگرداندن %۱۰۰ داده ها هنگام بروز مشکل برای یک دیسک . - در نرخ انتقالات داده تغییر محسوسی نداریم. (یعنی وجود دو دیسک تفاوتی با یک دیسک ندارد ) . - در شرایط خاص RAID۱, توانایی تحمل خرابی بیش از یک دیسک را نیز دارد . - ساده ترین طراحی در تکنولوژی RAID (مدار مربوط به Parity وجود ندارد ) معایب : - بیشترین تعداد هارد دیسک در میان انواع RAID (بسته به انتخاب User ) - هزینه بالا
● RAID۲
دارای خاصیت ECC با استفاده از کد همینگمزایا و مشخصات : - تصحیح خطای بسیار سریع - مناسب برای انتقال اطلاعات معایب : - طراحی بسیار یچیده که با صدمه دیدن یک دیسک دچار مشکل می شود . - نامناسب در دید تجاری (تعداد زیاد درایوها ) کد همینگ : یکی از روشهای محاسبه و کنترل خطا در سیستمهای دیجیتال می باشد .انواع روشها برای کنترل ترافیک داده های دیجیتال وجود دارد به عنوان مثال Parity haming code ,… که مجموعه این روشها را ECC می نامند .
RAID۳ :Error Checking and Correcting : انتقال موازی با استفاده از خاصیت Parity مزایا و مشخصات : - سیکل خواندن و نوشتن بسیار سریع . معایب : - طراحی بسیار پیچیده که با صدمه دیدن یک دیسک مجموعه دچار مشکل می شود . کاربرد : - میکس و مونتاژ تصویر - ویرایش تصویر مانند RAID۰
● RAID۴
دیسک های داده مجزا دیسک مربوط به Parity مشترک مزایا و مشخصات : - سیکل خواندن بسیار سریع ( ترافیک کمتر در گذرگاه) معایب : - پیچیدگی بسیار بالا در طراحی مدار کنترلی مشکل در برگرداندن داده ها هنگام بروز اشکال در یک دیسک ( چرا که داده ها روی دیسکها توزیع شده است )
● RAID۵
دیسک های داده مجزا و Parity توزیع شده در دیسکهای Data مزایا و مشخصات : - در این نوع به حداقل ۳ درایو دیسک سخت نیاز داریم . - تک تک بلوک های داده روی دیسک ها نوشته می شوند و Parity مربوط به هر بلوک نیز داخل هارد مربوط ذخیره می گردد. - سیکل خواندن بسیار سریع (ترافیک کمتر در گذرگاه ) - سیکل نوشتن متوسط (محاسبات مربوط به Parity ) - قابلیت و اطمینان بالا (وجود ECC ) معایب : - خرابی در یک دیسک در خروجی تاثیر ندارد. - طراحی پیچیده مدار کنترلی - مشکل در برگرداندن داده ها هنگام بروز اشکال کاربرد : - در سیستمهای Server و بانکهای اطلاعاتی ISPها
● RAID۶
دیسکهای داده ها مجزا با دو Parity توزیع شده مجزا مزایا و مشخصات : - RAID۶ در واقع نسخه پیشرفته RAID۵ می باشد که تصحیح و کنترل خطا را بهبود می بخشد . این ویرایش RAID اطمینان و توانایی بالا در زمینه data storage فراهم می کند . - بهترین انتخاب برای کاربردهای بحرانی و حساس معایب : - طراحی مدار کنترلی بسیار پیشرفته و پیچیده . - سیکل نوشتن بسیار کند ( دوبار محاسبه مربوط به Parity ) - نیاز به N+۲ درایو دیسک سخت . بدلیل دارا بودن حالت Parity دو بعدی . ( N تعداد دیسکهای سخت در حالت معمولی ) - ادغام اطمینان بالا با قابلیت بالا
● RAID۷
نقل وانتقال بهینه شده غیر همزمان به منظوردستیابی به نرخ انتقال بسیار سریع مزایا و مشخصات : - نقل و انتقال غیر همزمان و دارای کنترلگرهای مستقل. - درایو مجزا برای ذخیره کردن اطلاعات مربوط بهParity - برخورداری از سیستم Open System و استفاده از گذرگاهSCSI - گذرگاه Cache داخلی با سرعت بالا (X-bus ) - دیسک های خواندن و نوشتن از امکان Choching استفاده میکنند. - تکنولوژی مدار تولید Parity تا حدودی با سایر انواع Raid تفاوت دارد . -امکان Hot Swaping Open system : به سیستمی اطلاق می شود که قابلیت سازگاری با سخت افزارها و نرم افزارهای مختلف را داشته باشد و امکان کارکردن در سیستمهای مختلف را به راحتی داشته باشد .
● RAID۱۰
این Raid حداقل به ۴ دستگاه هاردیسک نیاز دارد مزایا و مشخصات : - عمل تکه تکه کردن بلوکهای داده همانند Raid۱ انجام می پذیرد . - تصحیح و کنترل خطا نیز مانند Raid۲ می باشد . - نرخ انتقال بالا - در شرایط معین , امکان تحمل خرابی چند دیسک در این نوع RAID وجود دارد . معایب : - بسیار گران قیمت - منبع تغذیه حتمأ باید متصل به ups باشد . - جابجایی درایوها باید به صورت موازی انجام گیرد . - سیستمهای Server و بانکهای اطلاعاتی .
● RAID۵۳
نرخ انتقال بالا همراه با قابلیت انتقال مناسب مشخصات و مزایا : - این آرایه RAID حداقل به ۵ دستگاه دیسک سخت نیاز دارد . - RAID۵۳ در واقع باید RAID۰۳ نامیده شود زیرا عمل Striping آن همانند RAID۰ بوده و Segment بندی آن نیز مانند RAID۳ می باشد. - تحمل خطای آن مانند RAID۳ می باشد. - نسبت به RAID۳ دارای نرخ انتقال بسیار بهتری می باشد. معایب : - قیمت بالا - همه دیسک ها باید با همدیگر سنکرون شوند که انتخاب نوع و مدل درایو را محدود می سازد . - Stripe کردن در سطح بایتها نهایتأ در محاسبه ظرفیت فرمت شده تأثیر منفی می گذارد .
● RAID ۰+۱
▪ نرخ انتقال داده بهینه مزایا و مشخصات : - حداقل به ۴ دستگاه هاردیسک نیاز دارد . - RAID ۰+۱ به عنوان آرایه آینه ای نیز معروف است با این تفاوت که قطعات داده ها یا Segment ها طبق استراتژی RAID۰ ایجاد شده اند . - تحمل خطای این نوع آرایه مانند RAID۵ می باشد . - نرخ انتقال بالا . - بهترین انتخاب برای سیستمهایی که به کارایی بالا بدون توجه به حداکثر اطمینان نیاز داشته باشند . معایب : - RAID ۰+۱ نباید با RAID۱۰ اشتباه گرفته شود . کوچکترین مشکل در عملکرد یک درایو , آرایه را به مدل RAID۰ تبدیل خواهد کرد . - قیمت بسیار بالا - جابجایی درایوها باید به صورت موازی انجام گیرد . کاربرد : - پردازشهای تصویری و fileserever های عمومی .
▪ نتیجه گیری : همانطور که مشخص شد ، استفاده ازRAID برای مقاصد معین می باشد و در کاربردهای عادی و روزمره کارایی چشمگیری را به سیستم PC اضافه نمی کند . به عنوان مثال امکان استفاده از CD-ROM و Rewriter روی این کانکتورها وجود ندارد . بنابراین هنگام استفاده از RAID ابتدا هدف و مورد استفاده خود را مشخص کنید سپس RAID مناسب را انتخاب نمایید.

  • ehsan gholami

How do I change hostname under Linux operating system?

You need to use the hostname command. It is used to either set or display the current host or domain name of the system. The hostname is used by many of the networking programs (such as sendmail, Apache servers) to identify the machine.

Display Hostname

Type the following command:

hostname

Sample ouputs:

server.nixcraft.net.in

Step # 1: Change Hostname

You need to update two files:

  1. Linux Distribution specific file. Edit appropriate file as per your distribution as follows.
  2. /etc/hosts

Redhat / CentOS / Fedora: Change Hostname

Edit /etc/sysconfig/network, enter:

vi /etc/sysconfig/network

Set HOSTNAME=newhost.example.com, enter:

HOSTNAME=server2.nixcraft.com

Save and close the file. Type the following command:

hostname server2.nixcraft.com
hostname

Now, proceed to step # 2.

Debian / Ubuntu: Change Hostname

Edit, /etc/hostname file, enter:

vi /etc/hostname

Delete old name and add new name:

server2.nixcraft.com

Save and close the file. Type the following command:

hostname server2.nixcraft.com
hostname

Now, proceed to step # 2.

Slackware: Change Hostname

Edit /etc/HOSTNAME, enter:

vi /etc/HOSTNAME

Delete old name and add new one:

server2.nixcraft.com

Save and close the file. Type the following command:

hostname server2.nixcraft.com
hostname

Now, proceed to step # 2.

Suse / OpenSuse: Change Hostname

Edit /etc/HOSTNAME, enter:
Delete old name and add new one:

server2.nixcraft.com

Save and close the file. Type the following command:

hostname server2.nixcraft.com
hostname

Now, proceed to step # 2.

Step #2: Update /etc/hosts

Now, you need to edit /etc/hosts file, enteR:

vi /etc/hosts

Change all old hostname with newer one.

  • ehsan gholami

Running rsync as a daemon

If the host computer is not running SSH (or RSH), we can configure and run rsync as a daemon in this computer. This would have rsync listening to the port 873 for incoming connections from other computers utilizing rsync. While this is not recommended for the transfer of files across unsecured networks, such as the Internet, because the actual data transfer is not encrypted, we can use this to keep information synchronized between different computers in internal networks, as well as perform backups.

  • ehsan gholami

Linux is the free, open-source alternative to Microsoft Windows and Mac OS X. The operating system itself can be chopped down entirely to a raw text console, or it can utilize a desktop environment such as Gnome or KDE. This guide will explain how to assign an IP address on a Linux system through the use of a text console. This guide assumes that you know a little bit about Linux, and you know how networks, IP addresses, and DNS servers work.

Switch to Root

  1. 1
    If you are not already logged in as 'root' (the Linux counterpart of 'Administrator'), open a console program and type 'su' (without quote) and press enter.

  2. 2
    Note: *Ubuntu Linux distributions usually have the root password the same as the account created when the operating system was installed.

  3. 3
    Enter your root password when prompted, and press enter.

Debian / Ubuntu / Kubuntu

  1. 1
    Make a backup of your /etc/network/interfaces file by typing the following in the console: 'cp /etc/network/interfaces /etc/network/interfaces.backup'

  2. 2
    Type 'vi /etc/network/interfaces' and press enter. Press 'i' to enter into insert (editing) mode.

  3. 3
    Scroll down until you find your network interface card in the file (usually named eth0 for an ethernet connection, or wlan0 or wifi0 for a wifi connection).

  4. 4
    Change 'iface eth0 inet dhcp' to 'iface eth0 inet static'

  5. 5
    Add the following lines, substituting the IP address numbers with your desired configuration:


    address 192.168.0.10
    netmask 255.255.255.0
    network 192.168.0.0
    broadcast 192.168.0.255
    gateway 192.168.0.1
    dns-nameservers 216.10.119.241


  6. 6
    Save and exit from the file by pressing Escape (to enter vi command mode), then ":wq" and Enter

  7. 7
    Type 'ifdown eth0' and press enter.

  8. 8
    Type 'ifup eth0' and press enter.

Red Hat or Slackware

  1. 1
    The easiest method in Red Hat or Slackware is to type 'netconfig' in older versions or 'ifconfig/netstat' in new versions in a console as the root user. A text-based menu will guide you through its configuration settings.

  2. 2
    Write command in console nano /etc/sysconfig/network-scripts/ifcfg-eth0 Use tab to move between fields. Use the spacebar to uncheck or check checkboxes.

  3. 3
    When you have input the desired settings, close settings window.

  4. 4
    To make these settings take effect, type 'service network restart' in the console and press enter (this step is not necessary under Slackware, where the changes are immediate).

Note: There are numerous distributions based on Red Hat Linux (Fedora Core, CentOS, White Box, et cetera); many of them are likely to avail one the same method.

Any Linux system with kernel version 2.4 or newer

This method is slightly more difficult, it involves using the console, but it should work on all modern linux distributions. The tool used is called "ip" and is usually located in the "/sbin/" directory.

  1. 1
    First you need to determine the name of the network interface to be used. To list all network interfaces available run "/sbin/ip link". This should print a list of interface names, mac addresses and other info.

  2. 2
    Next you assign the IP address using the "addr" subcommand, like this: "/sbin/ip addr add 192.168.0.10/24 dev [INTERFACE_NAME]".

  3. 3
    The default gateway is added with the "route" subcommand, like this: "/sbin/ip route add default via [GATEWAY_ADDRESS]".

  4. 4
    The last thing is bringing the interface up with the "link" subcommand: "/sbin/ip link set [INTERFACE_NAME] up".

Assuming all given data was correct, network should be up and running. Unfortunately all these settings will be lost after a system restart, so if you want to restore them after startup, append all the above console commands to "/etc/rc.local" - a shell script which is run when the system is initialized.

Dynamic IP address (DHCP)

Dynamic addresses are obtained automatically and usually do not require any attention from the user. However there are several specific cases:

  1. 1
    If the network has not been available all the time while the system was starting, the internet connection may stay disabled even after fixing the network problems. To revive it instantly, run dhclient as root. This will set the dynamic address.

  2. 2
    The previous situation may happen if the network is accessed by separate hardware that starts at the same time as your machine. In some cases Linux boots faster than the network router and finds no network at startup. Find dhclient.conf (for instance, /etc/dhcp3/dhclient.cof for Debian) and add/correct the line reboot nn;, where nn is the delay for which the system must wait after booting, for the router to start.

  • ehsan gholami

این ماسک را شاید همه شما بشناسید، ماسک گروه آنونیموس. ولی بعید است عده زیادی بدانند که تاریخچهٔ این نقاب جذاب چیست و از کجا آمده. بنابراین پیش از آنکه به خودِ آنونیموس و فعالیت های آنها در زمینه هک بپردازیم، در بخش اول از این مقاله سه بخشی، داستان جذاب شکل‌گیری این ماسک -به شکلی که امروزه می‌شناسیم- را برای شما تعریف می‌کنیم. 

  • ehsan gholami

اگر شما هم با لپ تاپ خود با یک سیستم عامل لینوکسی به طور مستقیم و بدون ابزار های مجازی سازی کار میکنید . جالب است بدانید همانطور که در ویندوز شما قابلیت سوییچ کردن بین کارت گرافیک اصلی و قدرتمند خود و کارت گرافیک onborad خود در لینوکس هم شما میتوانید با نصب یک پکیج با حجم تقریبی 50 مگ به مدیریت کارت گرافیک خود بپرازید

Description

Nvidia Optimus is an optimization technology created by Nvidia which, depending on the resource load generated by client software applications, will transparently and seamlessly switch between two graphics adapters within a computer system in order to provide either maximum performance or minimum power draw from the system's graphics rendering hardware. From Bumblebee's FAQ: Bumblebee is a effort to make Nvidia Optimus enabled laptops work in GNU/Linux systems. Such feature involves two graphics cards with two different power consumption profiles plugged in a layered way sharing a single framebuffer.

Install Dependencies

su -c "yum install -y libbsd-devel libbsd glibc-devel libX11-devel help2man autoconf git tar glib2 glib2-devel kernel-devel kernel-headers automake gcc gtk2-devel"

You also need to install VirtualGL. Download the latest version for your arch at the VirtualGL download page or use yum command

 yum install VirtualGL 

If you want to run 32 bit apps on your 64 bit system, then also install:

 yum install VirtualGL.i686 

Install Bumblebee

Install the Bumblebee yum repository

Fedora 17

yum -y --nogpgcheck install http://install.linux.ncsu.edu/pub/yum/itecs/public/bumblebee/fedora17/noarch/bumblebee-release-1.0-1.noarch.rpm

Fedora 18

yum -y --nogpgcheck install http://install.linux.ncsu.edu/pub/yum/itecs/public/bumblebee/fedora18/noarch/bumblebee-release-1.0-1.noarch.rpm

Fedora 19

yum -y --nogpgcheck install http://install.linux.ncsu.edu/pub/yum/itecs/public/bumblebee/fedora19/noarch/bumblebee-release-1.0-1.noarch.rpm

Now install Bumblebee:

yum -y install bbswitch bumblebee

Bumblebee with the NVIDIA proprietary drivers

The previous commands install bumbleblee with the nouveau drivers. If you want to install bumblebee with the NVIDIA proprietary drivers you must also follow these instructions:

Install the bumblebee-nonfree repository:

Fedora 17

yum -y --nogpgcheck install http://install.linux.ncsu.edu/pub/yum/itecs/public/bumblebee-nonfree/fedora17/noarch/bumblebee-nonfree-release-1.0-1.noarch.rpm

Fedora 18

yum -y --nogpgcheck install http://install.linux.ncsu.edu/pub/yum/itecs/public/bumblebee-nonfree/fedora18/noarch/bumblebee-nonfree-release-1.0-1.noarch.rpm

Fedora 19

yum -y --nogpgcheck install http://install.linux.ncsu.edu/pub/yum/itecs/public/bumblebee-nonfree/fedora19/noarch/bumblebee-nonfree-release-1.0-1.noarch.rpm

Make sure you have glibc-devel installed because it is needed for bumblebee-nvidia to compile the driver

sudo yum install glibc-devel

Now install bumblebee-nvidia

yum -y install bumblebee-nvidia

"bumblebee-nvidia" is both a rpm package and a shell script. The "bumblebee-nvidia" package contains the shell "wrapper" script, init scripts to run it at bootup, and a SELinux security policy, and lastly a copy of the NVidia Linux binary driver "blob" downloaded from NVidia's UNIX drivers page. This is why the packages are so large compared to the bumblebee package.

Reboot.

Testing Bumblebee

If you want to make sure you have bumblebee up and running, write:

optirun glxgears -info

You should see some gears rotating, and in the terminal you should see "GL_VENDOR = NVIDIA Corporation" or something similar.

Primus

For speed imrovements you can use primus. Primus is a shared library that provides OpenGL and GLX APIs and implements low-overhead local-only client-side OpenGL offloading via GLX forking, similar to VirtualGL. It intercepts GLX calls and redirects GL rendering to a secondary X display, presumably driven by a faster GPU. On swapping buffers, rendered contents are read back using a PBO and copied onto the drawable it was supposed to be rendered on in the first place. Currently primus requires the NVIDIA proprietary drivers.

Install primus:

yum install primus 

If you want to run 32 bit apps on your 64 bit system, then also install:

yum install primus.i686

Testing primus

Open up a terminal and run:

PRIMUS_VERBOSE=2 optirun -b primus glxgears -info

If primus is working properly, you should see "primus: profiling:" messages every so often in the terminal you ran it from.

How to use Bumblebee

General Usage:

optirun [options] <application> [application-parameters]

If you installed primus, then you can use the following command to take advantage of it:

optirun -b primus <application> [application-parameters]

Start Windows applications:

optirun wine <windows application>.exe

with primus:

optirun -b primus wine <windows application>.exe

By default, primus renders up to 60 fps. To render more frames per second:

vblank_mode=0 optirun -b primus <application> [application-parameters]

In practice this will probably only waste power, as most screens do not display more than 60 frames per second.

You can always run "man optirun" for more information.

  • ehsan gholami

Installing GRUB natively

گراب فایلیست همانند فایل boot در ویندوز که به دلیل پاک شدن یا ایجاد مشکل در آن سیستم بالا نمی آید و برای حل مشکل میتوان با rescue mode به داد سیستم رسید در اینجا توضیحی مبنی بر این که به احیای سیستم بپردازیم پرداخته شده است . در بخش اول با تغییر روت سیستم باعت برگرداندن دستورات و مسیر ها میشویم در بخش دوم نصب فایل گراب در ابتدای هارد برای بوت شدن سیستم

بخش اول

red Hat Enterprise Linux 6 – How to restore Grub.
1. Boot from RHEL6 DVD.
2. Select “Rescue installed system”.
3. Choose -> Language, Keyboard, and Rescue Method. Select “Local CD\DVD” for the Rescue Method.
4. Setup Networking -> Yes or No, doesn’t matter for restoring Grub.
5. Next on the “Rescue Screen”, select Continue and OK twice.
6. Next on the “First Aid Kit quickstart menu”, select “shell Start shell”.
The prompt will start:
Starting shell…
bash-4.1#
7. Type: “chroot /mnt/sysimage”
8. Type: “cd /boot/grub”
9. Type: “fdisk -l” to see where hd0.
10. Restore Grub, type: “grub-install /dev/sda1”
If No error, it should display:
# this device map was generated by anaconda
(hd0) /dev/sda
 

بخش دوم

Caution: Installing GRUB's stage1 in this manner will erase the normal boot-sector used by an OS.

GRUB can currently boot GNU Mach, Linux, FreeBSD, NetBSD, and OpenBSD directly, so using it on a boot sector (the first sector of a partition) should be okay. But generally, it would be a good idea to back up the first sector of the partition on which you are installing GRUB's stage1. This isn't as important if you are installing GRUB on the first sector of a hard disk, since it's easy to reinitialize it (e.g. by running `FDISK /MBR' from DOS).

If you decide to install GRUB in the native environment, which is definitely desirable, you'll need to create a GRUB boot disk, and reboot your computer with it. Otherwise, see Installing GRUB using grub-install.

Once started, GRUB will show the command-line interface (see Command-line interface). First, set the GRUB's root device1 to the partition containing the boot directory, like this:

     grub> root (hd0,0)

If you are not sure which partition actually holds this directory, use the commandfind(see find), like this:

     grub> find /boot/grub/stage1

This will search for the file name/boot/grub/stage1and show the devices which contain the file.

Once you've set the root device correctly, run the commandsetup(see setup):

     grub> setup (hd0)

This command will install the GRUB boot loader on the Master Boot Record (MBR) of the first drive. If you want to put GRUB into the boot sector of a partition instead of putting it in the MBR, specify the partition into which you want to install GRUB:

     grub> setup (hd0,0)

If you install GRUB into a partition or a drive other than the first one, you must chain-load GRUB from another boot loader. Refer to the manual for the boot loader to know how to chain-load GRUB.

After using the setup command, you will boot into GRUB without the GRUB floppy. See the chapter Booting to find out how to boot your operating systems from GRUB.

  • ehsan gholami
Boot failure : No DEFAULT or UI configuration directive found Error
Reason for the Error :

Generally the iso image that are intended to be burned and booted from CD/DVD has all the files required for Boot in the “ISOLINUX” folder. Whereas the iso images that are intended to be run from USB has all the files required for boot in the “SYSLINUX” folder. So when you try to burn and boot a CD/DVD iso from USB, it cannot recognize the type of boot medium as it will not have “syslinux” folder it will simply give “Boot failure : No DEFAULT or UI configuration directive found“.
Solution for the Error :

Open the USB installation media, then rename the following:

isolinux –&gt; syslinux (folder)
isolinux.bin –&gt; syslinux.bin
isolinux.cfg –&gt; syslinux.cfg
  • ehsan gholami

Sparse file

From Wikipedia, the free encyclopedia
A sparse file: The empty bytes don't need to be saved, thus they can be represented by metadata.

In computer science, a sparse file is a type of computer file that attempts to use file system space more efficiently when blocks allocated to the file are mostly empty. This is achieved by writing brief information (metadatarepresenting the empty blocks to disk instead of the actual "empty" space which makes up the block, using less disk space. The full block size is written to disk as the actual size only when the block contains "real" (non-empty) data.

When reading sparse files, the file system transparently converts metadata representing empty blocks into "real" blocks filled with zero bytes at runtime. The application is unaware of this conversion.

Most modern file systems support sparse files, including most Unix variants and NTFS.[1] Apple's HFS+ does not provide for sparse files, but in OS X, the VFS layer supports storing them in any supported file system, including HFS+. Sparse files are commonly used for disk imagesdatabasesnapshots, log files and in scientific applications.

Contents

  • 1 Advantages
  • 2 Disadvantages
  • 3 Sparse files in Unix
    • 3.1 Creation
    • 3.2 Detection
    • 3.3 Copying
    • 3.4 Piping
  • 4 See also
  • 5 References
  • 6 External links

Advantages

The advantage of sparse files is that storage is only allocated when actually needed: disk space is saved, and large files can be created even if there is insufficient free space on the file system. This also reduces the time of the first write as the system doesn't have to allocate blocks for the "skipped" space. Since initial allocation usually requires the system to write all zeros to the space, it also keeps the system from having to write over the "skipped" space twice.

Disadvantages

Disadvantages are that sparse files may become fragmented; file system free space reports may be misleading; filling up file systems containing sparse files can have unexpected effects (such as disk-full or quota-exceeded errors when merely overwriting an existing portion of a file that happened to have been sparse); and copying a sparse file with a program that does not explicitly support them may copy the entire, uncompressed size of the file, including the zero sections which are not allocated on disk—losing the benefits of the sparse property in the file. Sparse files are also not fully supported by all backup software or applications. However, the VFS implementation sidesteps the prior two disadvantages. Loading executables on Windows (exe or dll) which are sparse takes a much longer time, since the file cannot be memory mapped and not cached.

Sparse files in Unix

Sparse files are typically handled transparently to the user. But the differences between a normal file and sparse file become apparent in some situations.

Creation

The Unix command

dd of=sparse-file bs=1k seek=5120 count=0

will create a file of five mebibytes in size, but with no data stored on disk (only metadata). (GNU dd has this behaviour because it calls ftruncate to set the file size; other implementations may merely create an empty file.)

Similarly the truncate command may be used, if available:

truncate -s 5M <filename>

Detection

The -s option of the ls command shows the occupied space in blocks, and -k the apparent size in blocks too:

ls -lks sparse-file

-h can be used to print both in human readable format.

Alternatively, the du command prints the occupied space, while ls prints the apparent size. The option --block-size=1 prints the occupied space in bytes instead of blocks, so that it can be compared to the ls output:

du --block-size=1 sparse-file
ls -l sparse-file

Copying

Normally, the GNU version of cp is good at detecting whether a file is sparse, so

cp sparse-file new-file

creates new-file, which will be sparse. However, GNU cp does have a --sparse=WHEN option.[2] This is especially useful if a file containing long zero blocks is saved in a non-sparse way (i.e. the zero blocks have been written out to disk in full). Disk space can be saved by doing:

cp --sparse=always file1 file1_sparsed

Some cp implementations, like FreeBSD's cp, do not support the --sparse option and will always expand sparse files. A partially viable alternative on those systems is to use rsync with its own--sparse option[3] instead of cp. Unfortunately --sparse cannot be combined with --inplace, so rsyncing huge files across the network will always be wasteful of either network bandwidth or disk bandwidth.[citation needed]

Piping

cat somefile | cp --sparse=always /proc/self/fd/0 new-sparse-file
  • ehsan gholami

در این آموزش شما به صورت گام به گام با روند نصب توزیع محبوب Fedora 17 آشنا خواهید شد.این آموزش بر اساس نصب از روی DVD می باشد،هر چند که نصب از روی CD نیز مشابه می باشد.

نصب هر سیستم عاملی یکسری پیش نیاز ها دارد .برای نصب فدورا در حالت گرافیکی شما حداقل به موارد زیر نیاز خواهید داشت :

- داشتن ۷۶۸ مگابایت RAM یا بیشتر

- داشتن یک CPU Pentium 3  یا بیشتر

-داشتن ۱۰ گیگابایت فضای هارد دیسک یا بیشتر

تهیه دیسک های نصب فدورا :

برای تهیه دیسک های فدورا می توانید آنها را از سایت رسمی دانلود کنید یا اینکه از فروشگاه های اینترنتی sito.ir یا linuxshop.ir آنها را سفارش دهید.

از آنجا که ممکن است کاربرانی به تازگی وارد دنیای گنو-لینوکس شده اند و هنوز از سیستم عامل ماکروسافت استفاده می کنند فرض را بر آن داشتیم که الان روی این کامپیوتر یک نسخه از سیستم عامل ماکروسافت نصب می باشد.

به خاطر اینکه ما به صورت سفارشی روند نصب را انجام می دهیم لازم است قبل از نصب  هارد دیسک خود را پارتیشن بندی کنید. هر چند هنگام نصب هم می شود،ولی بهتر آن است که قبل از نصب اینکار را انجام دهیم.

برای پارتیشن بندی می توانید از ابزارهایی چون GParted که به صورت دیسک زنده و برنامه نصبی می باشد استفاده کنید یا از Parted Magic  استفاده کنید.

پارتیشن بندی که ما انجام دادیم به صورت زیر می باشد :

partition

partition

- پارتیشن C همان پارتیشنی هست که سیستم عامل ماکروسافت ویندوز در آن نصب می باشد

- پارتیشن D همان پارتیشنی می باشد که برنامه های ویندوز در آن می باشد(ممکن است شما علاوه بر این  پارتیشن های ویندوزی دیگری نیز داشته باشید)

- پارتیشن /  یا همان اسلش که فدورا در آن نصب می شود.(حداقل فضا ۱۰ گیگابایت)

- پارتیشن home/  که اطلاعات کاربران فدورا در آن قرار می گیرند.(مقدار فضای آن را بر اساس تعداد کاربران سیستم در نظر بگیرید،مثلا ۱۰ گیگابایت)

- پارتیشن media/Music/ که اطلاعات و فایل ها را در آن ذخیره می کنیم(مقدار فضای آن را بر اساس اطلاعات خود در نظر بگیرید)

- پارتیشن swap( حداکثر ۲ گیگابایت در نظر بگیرید)

اینها پارتیشن هایی بودند که ما در این آموزش در نظر گرفته ایم و ممکن است شما چیزی بیشتر از این پارتیشن ها داشته باشید.در کل روند پارتیشن بندی و نام گذاری آنها به همین صورت می باشد.

نکته اینکه برای نصب فدورا ، پارتیشن های /  و swap ضروری می باشند و سایر پارتیشن ها اختیاری می باشند.

برای شروع دیسک DVD فدورا را درون درایو دیسک خوان سیستم قرار دهید تا  سیستم از روی آن Boot شود.(برای تنظیم کردن Boot از روی درایودیسک خوان ممکن است باید وارد BIOS سیستم شوید)

بعد از Boot شدن از روی DVD فدورا با همچین صفحه ای روبرو خواهید شد که برای شروع نصب دکمه Enter را فشار دهید :

boot dvd

boot dvd

  • ehsan gholami